با معصیت خو کرده‌ام
سوی گنه، رو کرده‌ام
حالا پشیمان آمده آم؟
از زشتی کردار
از کرده‌ام هستم خجل
وقت سفر ماندم به گل
خوبان همه رفتند من جا مانده‌ام از یارها
در معصیت پرداختم ، سرمایه خود باختم
در دل پر از شوق گناه
بر لب به ذکر یا اله سودی نبخشیده مرا! تکرار استغفار!
تو خود کشیدی ناز من
گفتی شوی همراز من
گفتی بیا از من بجو درمان جمله کارها
آغوش خود را وا کرده‌ای
من را تماشا کرده‌ای؟
از ظلمت کردی مرا رها
با عشق یار سر جدا
تو آبرو دادی مرا
با رحمتت ینی حسین
دستم گرفتی ما را
العفو ، یا رب یا کریم
من کربلایی مذهبم ، عبد حسین و زینبم
نامش نیفتد از لبم
حتی میان دارها،حتی میان نارها
شب ۱۱ - ماه رمضان ۸۷ - حاج منصور ارضی - مسجد ارگ

دسته ها : آه و فغان
چهارشنبه سوم 7 1387
X