در دويل می کرای 3 نسخه تست بازی در همان نگاه اول ميتوان دريافت که طراحی حرکات، گرافيک، محيط بازی و دشمنان نزديک به نسخه اول کار شده است،کنترل کاراکتر به همان نرمی و انعطاف پذيری قسمتهای قبلی است و شما سنگينی ضربات را بر بدن دشمنان احساس ميکنيد. دشمنان شما همانند دانته با شکل و شمايل جديدی طراحی شدند هنگامی که به دشمنان ضربه ميزنيد از بدن آنها ذرات خاکستر و خاک ساطع ميشود که جلوه خاصی به گرافيک بازی داده است،در اين نسخه شما اجازه داريد دو ماموريت انجام دهيد،در طی اين دو مرحله سعی شده نحوه کنترل بازی به شما نشان داده شود با کمی دقت ميتوان گفت کليه موارد ذکر شده به جز موسيقی بازی که در سبک متال ساخته شده شما را به حال و هوای نسخه اول بازی ميبرد،صدا گذاری در اين بازی از نقاط قوت بازی به شمار ميرود،صدای ضربات شمشير به همراه موسيقی بازی در هنگام درگيری با دشمنان حس عجيبی را به شما القا ميکند.پس از اتمام ماموريت اول و نابود کردن شياطين ، دانته به روی ميز نشسته و نگاهی به اطاق به هم ريخته میکند(باز هم پيتزا را فراموش نکنيد)دانته به سراغ جعبه پيتزا ميرودکه يک دفعه يکی از شياطين ظاهر ميشود و جعبه پيتزا را لگد مال ميکند دانته هم با يک گلوله از او تشکر ميکند و سپس به سمت بارانی قرمز خود ميرود تا ان را بر تن کند،طراحی لباس و خود کاراکتر دانته تقريباً متفاوت از نسخه های قبلی می باشد ، او با چهره اي جوانتر و اندامی ورزيده تر و بارانی قرمز رنگ (شبيه قسمت های قبلی) به سراغ شياطين آمده.در شروع ماموريت دوم دوربين نمايی از برج شيطان را نشان ميدهد که ورژيل با همام مرد مرموز به نام آرخام مشغول گفت و گو می باشد. آنها درباره از بين بردن دانته و تصاحب قدرت گردنبند صحبت ميکنند که يکی از شياطين به سراغ ورژيل ميآيد اما ورژيل در يک حرکت نمايشی او را تکه تکه ميکند.دوربين نمايی از برج شيطان را نشان ميدهد يک دختر جوان که هنوز نامی از او نميدانيم سوار بر موتور خود در حال حرکت به سمت برج است او هم يک شکارچی شيطان است و دانته هم در ليست او وجود دارد گروهی از هيولاها او را تعقيب ميکنند اتشی که از اگزوز موتور بيرون مي آيد هيولاها را آتش زده و عدد 3 نمايان ميشود.در پايان ماموريت دوم اولين رييس يا به اصطلاح غول بازی قرار دارد ، هيولايی به شکل يک سگ سه سر(همانند سربريوس نگهبان دروازه جهنم)که بدن او پوشیده از يخ است و از اطراف زنجير شده است وقتی که دانته به او نزديک ميشود هيولا بيدار ميشود و تکه اي از يخ به سمت دانته پرتاب ميکند ولی دانته با شمشير ان را دفع ميکند ، هيولا يک جادو به شکل توده اي از يخ به سمت او پرتاب ميکند دانته به هوا پریده و توده يخ به ديوار برخورد ميکند او با هيولا شروع به صحبت ميکند:تو نبايد به اينجا وارد ميشدی ورود تو به اين برج ممنوع است ، تو را مثل يک کرم له ميکنم.
دانته در جواب ، او را مانند يک سگ دست آموز صدا ميزند و ميگويد زود باش پسر زودباش بدو بيا اينجا.بعد از ،از بين بردن هيولا او به دانته ميگويد تو نبايد فقط يک انسان باشی، هيولا از بين ميرود و به نوری آبی رنگ تبديل ميشود و در دستان دانته قرار ميگيرد و به يک سلاح جديد تبديل ميشود و دانته مهارتهای خودش را با اين سلاح ميسنجد.پس از پايان ماموريت دوم دانته وارد يک سر سرای بزرگ ميشود و شما منتظر هستيد سلاح جديد را امتحان کنيد و به بازی ادامه دهيد اما اينجا پايان نسخه تست بازی می باشد و کلمه “شيطان هم ممکن است بميرد” بر روی صفحه نقش ميبندد این با برخورداری از جاوه های ویژه بسیار زیبا و سبک بازی جایگاه بسیار خوبی در بین دیگر بازی ها قرار دارد از احاظ گرافیک نیز دز سطح بسیار خوبی قرار دارد.. در طول مراحل شاهد معماری های سبک گوتیک برروی دیوار ها هستید که جلوه بسیار جالبی به بازی می دهند. شخصیت ها نیز با دقت تمام ساخته شده اند. صداگذاری بازی نیز فوق العاده است وآهنگ های فوق العاده بازی بیش از هرچیزی شما را تحریک می کنند تا دشمنان خود را زنده نگذارید. در مجموع اگر از طرفداران این سری هستید بهتر است که وقت را از دست ندهید.